- با سلام و عرض خیر مقدم . امروز : می باشد . به وبسایت ˙·٠•♥عزیز زهرا♥•٠·˙ خوش آمدید. از بادید شما متشکریم....(مدیر سایت )
- ای کاش...وقتی خدا در صحرای محشر پرسید چه کردی؟یوسف زهرا بگوید منتظر من بود...اللهم عجل لولیک الفرج
- اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
- إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ
- جملات دلخواه را جایگزین نمایید
- جملات دلخواه را جایگزین نمایید
- جملات دلخواه را جایگزین نمایید
- جملات دلخواه را جایگزین نمایید
- جملات دلخواه را جایگزین نمایید
مطالب مربوط

داشتم تو جاده می رفتم دیدم یه بسیجی کنار جاده داره میره ،
زدم کنار سوار شد
سلام و علیک و راه افتادیم
داشتم می رفتم با دنده سه و سرعت ۸۵ تا
بهم گفت: اخوی شنیدی فرمانده لشکرت گفته ماشینا حق ندارن از ۸۰ تا بیشتر برن؟؟!!!
یه نگاه بهش کردم و زدم دنده چهار و گفتم اینم به عشق فرمانده لشکر
تو راه که میرفتیم چند تا کادری ستادی رو سوار کردم
دیدم خیلی تحویلش می گیرن
می خواست پیاده بشه بهش گفتم اخوی خیلی برات در نوشابه باز می کنن
لا اقل یه اسم و آدرس بهم بده شاید بدردت خوردم؟؟!!!
یه لبخندی زد و گفت :
همون که به عشقش زدی دنده چهار
شهید مهندس مهدی باکری فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا
بدن نازنینش در رودخانه دجله ناپدید گردید
تاریخ تولد ۱۳۳۳ میاندوآب آذربایجان غربی
تاریخ شهادت ۲۵ اسفند ۱۳۶۳
زدم کنار سوار شد
سلام و علیک و راه افتادیم
داشتم می رفتم با دنده سه و سرعت ۸۵ تا
بهم گفت: اخوی شنیدی فرمانده لشکرت گفته ماشینا حق ندارن از ۸۰ تا بیشتر برن؟؟!!!
یه نگاه بهش کردم و زدم دنده چهار و گفتم اینم به عشق فرمانده لشکر
تو راه که میرفتیم چند تا کادری ستادی رو سوار کردم
دیدم خیلی تحویلش می گیرن
می خواست پیاده بشه بهش گفتم اخوی خیلی برات در نوشابه باز می کنن
لا اقل یه اسم و آدرس بهم بده شاید بدردت خوردم؟؟!!!
یه لبخندی زد و گفت :
همون که به عشقش زدی دنده چهار
شهید مهندس مهدی باکری فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا
بدن نازنینش در رودخانه دجله ناپدید گردید
تاریخ تولد ۱۳۳۳ میاندوآب آذربایجان غربی
تاریخ شهادت ۲۵ اسفند ۱۳۶۳